forked from mostafaamiri/Persian_instruct_dataset
-
Notifications
You must be signed in to change notification settings - Fork 0
/
seed_task_7.json
322 lines (322 loc) · 44.8 KB
/
seed_task_7.json
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
135
136
137
138
139
140
141
142
143
144
145
146
147
148
149
150
151
152
153
154
155
156
157
158
159
160
161
162
163
164
165
166
167
168
169
170
171
172
173
174
175
176
177
178
179
180
181
182
183
184
185
186
187
188
189
190
191
192
193
194
195
196
197
198
199
200
201
202
203
204
205
206
207
208
209
210
211
212
213
214
215
216
217
218
219
220
221
222
223
224
225
226
227
228
229
230
231
232
233
234
235
236
237
238
239
240
241
242
243
244
245
246
247
248
249
250
251
252
253
254
255
256
257
258
259
260
261
262
263
264
265
266
267
268
269
270
271
272
273
274
275
276
277
278
279
280
281
282
283
284
285
286
287
288
289
290
291
292
293
294
295
296
297
298
299
300
301
302
303
304
305
306
307
308
309
310
311
312
313
314
315
316
317
318
319
320
321
322
[
{
"instruction": "آیا عبارت زیر ضربالمثل است",
"input": "خواب دیدی خیر باشه",
"output": "بله"
},
{
"instruction": "ضربالمثل متضاد با این ضربالمثل را بگو",
"input": "جوجه رو آخر پاییز میشمارند",
"output": "سالی که نکوست از بهارش پیداست"
},
{
"instruction": "ضربالمثلی معادل با این ضربالمثل بگو",
"input": "دوضد گفته چو نیم کردار نیست",
"output": "به عمل کار براید به سخندانی نیست"
},
{
"instruction": "ضربالمثل فارسی که معادل با این ضربالمثل انگلیسی باشه رو بگو",
"input": "no pain, no gain",
"output": "نابرده رنج، گنج میسر نمیشود"
},
{
"instruction": "ضربالمثل انگلیسی که معادل بااین ضربالمثل فارسی باشه رو بگو",
"input": "آپولو که هوا نمیکنی",
"output": "It\u2019s not a rocket science."
},
{
"instruction": "از چه ضربالمثلی برای توصیف این موقعیت استفاده میشود؟",
"input": "کسی که دست به عمل بد کوچکی میزند، کم کم کارهای بد برزگتر انجام می دهد",
"output": "تخم مرغ دزد شتر مرغ دزد می شود"
},
{
"instruction": "برای هر یک از افراد با این ویژگیها، چه ضربالنثلی مناسب است؟",
"input": "کسی که دست از عادت بد خود بر نمیدارد.",
"output": "توبهی گرگ مرگ است"
},
{
"instruction": "این ضربالمثل به کدام ویژگی انسانها اشاره دارد",
"input": "برج زهرمار بودن",
"output": "بسیار عبوس و خشمگین بودن فرد"
},
{
"instruction": "یک ضربالمثل خندهدار بگو",
"input": "",
"output": "به بوی کباب آمدیم دیدم خر داغ می کنند"
},
{
"instruction": "یک ضربالثل آموزنده در رابطه با این موضوع بگو",
"input": "ادب",
"output": "بچه عزیز است و ادب عزیز تر"
},
{
"instruction": "یک ضربالمثل در باب این مفهوم بگو",
"input": "تلاش و توکل بر خدا",
"output": "از تو حرکت از خدا برکت"
},
{
"instruction": "ضربالمثلی بگو که کمتر در زندگی روزمره استفاده میشود",
"input": "",
"output": "در حوضی که ماهی نیست قور باغه سپهسالار است"
},
{
"instruction": "ضربالمثلی بگو که به صورت شعر است",
"input": "",
"output": "چنین است رسم سرای درشت\n گهی پشت زین و گهی زین به پشت"
},
{
"instruction": "داستان به وجود آمدن این ضربالنثل را بگو",
"input": "قسم حضرت عباس را باور کنم یا دم خروس را",
"output": "داستان به وجود آمدن این ضرب المثل به این شکل است:\nیکی از روزها، در یکی از روستاها، کشاورزی در یک خانه زندگی می کرد. دیوار خانه ی کشاورز مثل بقیه افراد روستا، کاه گلی و خیلی کوتاه بود. داخل حیاط خانه اش تعدادی مرغ و خروس و جوجه در حال غذا خوردن بودند. از بدشانسی کشاورز، یک روز ظهر که همه اهالی مشغول ناهار و استراحت نیمه روز بودند، دزدی از کنار خانه ی او عبور کرد و چشمش به مرغ و خروس های نگون بختِ کشاورز، در داخل حیاط افتاد.\nبه خاطر گرمای بیش از حد ظهر کسی در کوچه پر نمی زد. دزد هم با خیالی آسوده و آرام، مرغ و خروس ها را زیر نظر گرفت. در میان خروس و مرغ ها، خروس چاقی بود که به زور حرکت می کرد.\nدزد با خودش زمزمه کرد و گفت: «اگر این خروس چاق و چله را به بدزدم، مطمئناً تا دو سه روز مشکل غذا نخواهم داشت.» و به همین خاطر فوراً تصمیم گرفت که همین خروس را بدزدد. در همان لحظه فوراً پنجره های داخل حیاط کشاووز را نگاه کرد. پنجره های خانه ی کشاورز کاملاً بسته بودند و انگار همه به خواب رفته بودند\nدزد به آرامی از روی دیوارِِ کاه گلی و کوتاه به داخل حیاط پرید و آرام آرام به طرف مرغ و خروسها رفت. مرغها و خروس ها با دیدنِ دزد، به آرامی از وسط حیاط راه افتادند و در گوشه و کنار حیاط پراکنده شدند. دزد لبخند شیطانی زد و با خودش گفت: «از این بهتر نمی شود. مرغ و خروس های مزاحم کنار رفتند و سروصدا نخواهند کرد. میدانستم که این خروس چاقالو، آن قدر تنبل است که اصلاً حرکت نمی کند.»\nخروس، دزد را می دید، اما واقعاً نای حرکت نداشت. دلش میخواست آن مرد ناشناس هرچه زودتر از کنارش بگذرد تا او بعدش چرت بزند. دزد، برای اینکه خروس را فریب بدهد، از کنارش گذشت و خودش را به پشت سرخروس رساند.\nخروس با خود گفت: «خوب شد که رفت.» و بعد دوباره پلک هایش را روی هم گذاشت که بخوابد.\nدزد ناگهان از پشت به سمت خروس حمله کرد و او را دزدید و داخل یقه ی لباس گشادش گذاشت تا دستهایش آزاد باشد و بتواند با سرعت بیشتر فرار کند. خروس شروع به سروصدا کرد. اما دزد در حال تلاش بود که از روی دیوار به سمت کوچه بپرد و فرار کند.\nکشاورز که توی اتاقش در حال استراحت بود، فریاد خروسش را شنید. وقتی سر از پنجره بیرون کرد، دید که مردی از روی دیوار خانه اش، به سمت کوچه می پرد. کشاورز با عجله خودش را به کوچه رساند، دزد را دنبال کرد تا به او برسد. دزد که فکر نمی کرد کسی دنبالش باشد، از دویدن منصرف شده بود و مابقی راه را به آرامی میرفت. که ناگهان کشاورز جلو دزد را گرفت و گفت: «خجالت نمی کشی، بی انصاف؟! چرا خروس مرا دزدیده ای؟»\nدزد دست های خالی اش را به کشاورز نشان داد و گفت: «می بینی که مرغی، خروسی یا چیز دیگری همراه من نیست. به حضرت عباس قسم من خروس تو را ندزدیده ام.»\nمرد کشاورز لبخندی زد و یقه ی دزد را گرفت و گفت: «ای ناجوانمرد؛ چرا قسم دروغ می خوری؟ قسم حضرت عباست را باور کنم یا دم خروس را؟»\nناگهان دزد با تعجب به يقه ی باز خود نگاه کرد و دید که دم خروس چاق از يقه ی لباسش بیرون آمده است. به همین خاطر فوراً خروس را به زمین انداخت و فرار کرد.\nمعمولا این ضرب المثل را به کسی می گویند که قصد دارد خود را بی گناه جلوه دهد و حقیقتی را از دیگران مخفی کند درحالیکه از این نکته غافل است که دست او رو شده است و همه به خطاکاری او پی برده اند و فرصتی برای مخفی کردن باقی نمانده است"
},
{
"instruction": "ریشه این ضربالمثل چیست",
"input": "آب پاکی را روی دستش ریخت",
"output": "زمانی کسی به امید موفقیت و انجام مقصود مدتها تلاش و فعالیت کند ولی با صراحت و قاطعیت پاسخ منفی بشنود و دست رد به سینه اش گذارند و بالمره او را از کار ناامید کنند، برای بیان حالش به ضرب المثل بالا استناد جسته می گویند: «بیچاره این همه زحمت کشید ولی بالاخره آب پاکی روی دستش ریختند».در دین اسلام آب مؤثرترین عامل پاک کننده نجاست است و زمین و آفتاب و استحاله در مرحله دوم مطهرات قرار دارند.هر چیز نجس با شستن پاک می شود و اصولاً آب زایل کننده هر گونه نجاسات است.\nموضوع مشکوک و ناپاک را باید از سه الی هفت بار - بسته به نوع و کیفیت نجاست - شستشو داد تا طهارت شرعی به عمل آید. به آن آب آخرین که نجاست و ناپاکی را به کلی از بین می برد در اصطلاح شرعی « آب پاکی » می گویند. زیرا این آب آخرین موقعی ریخته می شود که از نجاست و ناپاکی اثری باقی نمانده، موضوع مشکوک کاملا پاک و پاکیزه شده باشد. با این توصیف به طوری که ملاحضه می شود « آب پاکی » همان طوری که در اصطلاح شرعی آب آخرین است که شیء ناپاک را به کلی پاک می کند، در عرف اصطلاح عامه کنایه از « حرف آخرین » است که از طرف مخاطب در پاسخ متکلم و متقاضی گفته می شود و تکلیفش را در عدم اجابت مسئول یکسره و روشن می کند."
},
{
"instruction": "ضربالمثل زیر رو گسترش بده",
"input": "خود کرده را تدبیر نیست",
"output": "بله حتما. داستان زیر، گسترش یافته ضربالمثل است:\nدر مسافرتی هوایی، مسافری به بغل دستی اش گفت: می آیید یک بازی انجام دهیم؟ مسافر دوم محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند. اولی گفت: اول من از شما یک سوال می پرسم و اگر جوابش را نمی دانستید ۵ دلار به من بدهید. بعد شما بپرسید. اگر من جوابش را نمی دانستم، من ۵ دلار به شما می دهم. دومی مجددا معذرت خواست و پتو را روی خودش کشید و چشمهایش را بست.\nکمی بعد دوباره گفت: خب، اگر شما جواب ندادید ۵ دلار به من بدهید ولی اگر من جواب ندادم، ۵۰ دلار به شما می دهم. دومی پذیرفت. مسافر اول پرسید: فاصله زمین تا ماه چقدر است؟ مسافر دوم دست در جیب کرد و ۵ دلار داد. حالا نوبت او بود. پرسید: آن چیست که وقتی از تپه بالا می رود ۳ پا دارد و وقتی پایین می آید ۴ پا؟\nاولی کمی فکر کرد. سپس به سراغ لپ تاپش رفت و شروع به جستجو کرد اما چیزی پیدا نکرد. بعد به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه های چند دانشگاه را جستجو کرد اما باز چیزی پیدا نکرد. سپس برای چند تا از دوستانش ایمیل فرستاد و با یکی دو نفر هم چت کرد ولی اینها فایده ای نداشت.\nبالاخره بعد از ۳ ساعت، او را از خواب بیدار کرد و ۵۰ دلار به او داد. دومی ۵۰ دلار را گرفت و تشکر کرد و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد. اولی گفت: خب جوابش چه بود؟ دومی بدون اینکه حرفی بزند، دست در جیب کرد و ۵ دلار به او داد و گرفت خوابید!!!\nاین داستان، یک داستان گسترش یافته در راستای این ضربالمثل بود."
},
{
"instruction": "این شعر به کدام ضربالمثل اشاره میکند",
"input": "تيغ بُران گر بدستت داد چرخ روزگار\nهرچه می خواهی ببُر اما نبُر نان کسی",
"output": "این شعر اشاره دارد به اینکه کار کسی را کساد کردن و جلوی کسب درآمد او را گرفتن که از این منظر با ضربالمثل «نان کسی را آجر کردن» هم معناست"
},
{
"instruction": " ضربالمثلی را بگو که از زبان بیگانه به فارسی ترجمه شده است و داستان آن را بگو",
"input": "",
"output": "ضرب المثل آب از سرچشمه گل آلود است، از زبان بیگانه به فارسی ترجمه شده است.\nآب از سرچشمه گل آلود است، مصداق بی کفایتی و تدبیر نادرست شخصی که در رأس آن امور است، سرچشمه می گیرد؛ چرا که تا آب از سرچشمه گل آلود نباشد، تیرگی به آن نمی گذرد و زلالی و روانی آن حفظ می شود.\nخلفای اموی جمعا ١۴ نفر بوده اند که ازسال ۴١ تا ١٣۶ هجری درسرزمین پهناور اسلامی خلافت کرده اند. در میان ایشانهیچ یک در مقام فضیلت و تقوی همتای خلیفه ی هشتم، عمر بن عبداعزیز، نبودهاست. این خلیفه تعالیم اسلامی را تمام و کمال اجراء می کرده است؛ دورانکوتاه خلافتش توام با عدل و داد بود و بدون تکلف و تجمل زندگی می کرد.\nروزی این خلیفه از عربی شامی پرسید : عاملان من در دیار شما چه می کنند و رفتارشان چه گونه است ؟\nعربشامی با تبسمی رندانه جواب داد : « اذا طابت العین، عذبت الانهار » ،یعنی چون آب در سرچشمه صاف و زلال باشد، در نهرها و جویبارها نیز صاف وزلال خواهد بود.\nمیرخواند این سخن را از افلاطون می داند که فرمود: پادشاهمانند جوی بسیار بزرگ آب است که به جوی های کوچک منشعب می شود. پس اگر آنجوی بزرگ شیرین باشد، آب جوی های کوچک را بدان منوال توان یافت و اگر تلخباشد، همچنان.\nفریدالدین عطارنیشابوری این سخن را به عارف عالیقدر ابو علی شقیق بلخی نسبت می دهد کهچون قصد کعبه کرد و به بغداد رسید، هارون ارشید او را بخواند و گفت : مراپندی ده ! شقیق ضمن مواعظ حکیمانه گفت : تو چشمه ای و عمال جوی ها. اگرچشمه روشن بود، تیرگی جوی ها زیان ندارد، اما اگر چشمه تاریک بود، بهروشنی جوی هیچ امید نبود.\nدر هر صورت این سخن از هرکس و هر کشوریباشد، ابتدا به زبان عرب در آمده و ار آن جا به زبان فارسی منتقل گردیدهاست. ولی به مصداق « الفضل للمتقدم » باید ریشه ی عبارت بالا را از گفتارافلاطون دانست که بعد ها متاخران آن را به صور و اشکال مختلف در آورده اند."
},
{
"instruction": "چند تا کاربرد در استفاده از این ضربالمثل در زندگی روزمره بگو",
"input": "ایراد بنی اسراییلی گرفتن",
"output": " ضرب المثل ایراد بنی اسرائیلی گرفتن برای کسی به کار می رود که از روی لجبازی ایراد بی خود و بی جا می گیرد. به عبارتی دیگر به کسانی که مثل بنی اسرائیل از حضرت موسی (ع) ایراد می گرفتند و حق را قبول نمی کردند این ضرب المثل را می گویند. مثلا وقتی کسی نمیخواهد کاری را شروع کند و بهانه های مختلف و بیارزش برای عدم شروع کارش میاورد، او دارد به اصطلاخ «بهانه های بنی اسراییلی» میاورد و کسی که حرف حقیقتی را به دلایل واهی و الکی رد میکند، عملا دارد در پذیرش آن حرف حق «بهانه های بنی اسراییلی» میاورد."
},
{
"instruction": "یک ضربالمثل عجیب که در این کشور استفاده می شود را بگو و آن را تو ضیح بده",
"input": "روسی",
"output": "یک ضرب المثل روسی این است که:یک سگ از یک زن عاقل تر است؛ هرگز برای ارباب خود پارس نمیکند.\nداستان های مختلفی برای این ضربالمثل مطرح است. برای مثال، فردی ممکن است پس از آنکه همسر خود را با زنی جوان قیاس نمود، این جمله را ساخته باشد. یا شاید ممکن است در روسیه سگ های بسیار باهوشی زندگی میکردند. بخصوص در آن روزهایی که این ضرب المثل ساخته شده است. این امر در واقع پاسخ به این سوال است که چرا هنگامیکه دهقانان زیادی گم میشدند، سگ ها را به دنبالشان میفرستادند.\nبا این حال، باید بدانیم که این جمله شبیه به شهادت مردی است که در یک روز اهمیت بسیار زیادی را برای سگش قائل شده است و تصمیم گرفته تا رفتاری پرخاشگرانه نسبت به همسر خود در پیش بگیرد. البتّه، پس از آن دسته ای گل رز را تقدیم همسر خود کرده است."
},
{
"instruction": "برداشت شما از این ضربالمثل چیست",
"input": "سحر خیز باش تا کامروا باشی",
"output": "یعنی سحر خیزی برای شما طراوت و سرحالی به ارمغان میآورد و سبب می شود تا در فعالیت های روزانه خود موفق و کامروا باشید.\nبرداشت این حکایت اشاره به این دارد؛ صبح زود از خواب بیدار شدن سبب سرحالی میشود و می توان به تمام کارهای روزانه سریع تر رسیدگی کرد.\nاز بُعد دیگر: سحرخیزی فواید زیادی برای رژیم غذایی، ظاهر و حتی شغل شما دارد.\nاین ضرب المثل بیان می کند که سحرخیزان در کارهایشان موفقترند.\nسحرخیزی و صبح زود در پی کاری رفتن یکی از آداب نیک است که سبب در پیشرفت کارها و انجام به موقع امور میشود."
},
{
"instruction": "دریافت خود را از این ضرب المثل بنویسید",
"input": "سحر خیز باش تا کامروا باشی",
"output": "با سحر خیز بودن و صبح زود از خواب بیدار شدن میتوان از ساعات بیشتری از روز استفاده کرد که سبب سرحالی بیشتر و موفقیت در کارها میشود."
},
{
"instruction": "این ضرب المثل را با ایموجی نشون بده",
"input": "سحر خیز باش تا کامروا باشی",
"output": "🕕🏃♂️✅⬅😍"
},
{
"instruction": "ضرب المثلی بگو که از این کلمه در آن استفاده شده است",
"input": "مسگر",
"output": "گنه کرد در بلخ آهنگری\n به شوشتر زدند گردن مسگری"
},
{
"instruction": "ضرب المثل مرتبط با این شغل را بگو و آن را توضیح بده",
"input": "کوزه کری",
"output": "ضرب المثل “کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد” در زبان فارسی یکی از ضرب المثل ها و عبارت های کاربردی است و به این معنی است که شخص کوزه گر که خود صاحب هنری چون کوزه گری است بنا به دلایلی بهره ای از کار و زحمت خود نمی برد. دلیل اصلی محروم ماندن کوزه گر از هنر خود می تواند به خساست (خسیس بودن) او برگردد و یا اینکه می تواند به دلیل ارج نهادن و احترام به کار هنری خودش باشد. در توضیح دلیل دوم می توان چنین برداشت کرد که کوزه گر به دلیل وقت و زحمات زیادی که برای کار کوزه گری خود می کشد و به این دلیل که مشتریان وی حاضر به خریدن کالای معیوب وی (کوزه شکسته) نیستند و خود کوزه گر که می داند چه زحماتی برای آن کوزه شکسته کشیده است، قدر کار هنری خود را می داند و از همان کالای معیوب (کوزه شکسته) برای مصارف شخصی خود استفاده می کند که هنر او بدون کاربرد نماند. البته به نظر می رسد از بین دو مفهوم بیان شده بالا، مفهوم اول بیشتر مورد نظر کاربران این ضرب المثل باشد و در واقع این ضرب المثل بیشتر به جنبه خسیس بودن شخص کوزه گر مربوط می شود. به عبارت دیگر مصداق اصلی این ضرب المثل آدم خسیس است."
},
{
"instruction": "آیا این ضربالمثل ریشه فارسی دارد یا معنای تحتاللفظی از یک ضرب المثل بیگانه است",
"input": "آب از سرچشمه گل آلود است",
"output": "خیر، این ضرب المثل ریشه فارسی ندارد و از دبان عربی وارد فارسی شده است."
},
{
"instruction": "یک ضرب المثل قدیمی بگو",
"input": "",
"output": "ضرب المثل «کاه از تو نیست ولی کاهدان از توست» ضرب المثلی قدیمی است که به آدم پرخور گفته میشود"
},
{
"instruction": "منظور از عبارت و کلمات موجود در این ضربالمثل چیست",
"input": "با یک دست دو تا هندوانه نمیشود بلند کرد",
"output": "این ضربالمثل به این معناست که نمی توان در یک زمان دوتا کار مهم را باهم انجام داد.\nمنظور از به یک دست برداشتن، همزمان انجام دادن به وسیله امکانات و زمان محدود است و منظور از هندوانه، کار های سخت و بزرگ است.هندوانه یکی از میوه های حجیم و بزرگ است. یک هندوانه بزرگ را برداشتن سخت است چه رسد به آن که بخواهیم دوتا هندوانه را برداریم آن هم باید یک دست!\nاین ضرب المثل را با میوه هندوانه در نظر گرفته اند. انجام کار مهم را به برداشتن هندوانه تشبیه کرده اند. همانطور که نمی توان دوتا هندوانه را با یک دست برداشت، دوتا (چندتا) کار مهم را نمی توان همزمان انجام داد."
},
{
"instruction": "کدام دو ضربالمثل، کاربرد هایی متفاوت و حتی برعکس هم دارند",
"input": "",
"output": "دو ضرب المثل « یک عقل خوب است و دو عقل بهتر» و « آشپز که دوتا شد آش یا شور میشه یا بی نمک!» کاربرد های مختلف و متفاوتی دارند و حتی در بعضی از موارد کاربرد های متضاد هم پیدا میکنند. در ضرب المثل« یک عقل خوب است و دو عقل بهتر » به مشورت کردن و کمک گرفتن از دیگران اشاره دارد اما در ضرب المثل « آشپز که دوتا شد آش یا شور میشه یا بی نمک» به این اشاره دارد که اگر کاری توسط دو یا چند نفر مختلف و با افکار مختلف کنترل و پیش رود، با مشکل روبرو خواهد شد."
},
{
"instruction": "ضرب المثلی بگو که با ضرب المثل زیر تقابل معنایی داشته باشد",
"input": "کار هر بز نیست خرمن کوفتن",
"output": "فلفل نبین چه ریزه"
},
{
"instruction": "یک ضربالمثل کوتاه بگو که معمولا به صورت خلاصه بکار میرود و توضیح بده",
"input": "",
"output": "ضرب المثل « آب دادن فیل و فنجان» یک ضرب المثل کوتاه است و در دو يا سه كلمه خلاصه مي شود مانند (فيل و فنجان ) كه مي فهماند دو چيز از جهت كوچكي وبزرگي با هم تناسب ندارند . اين مثل در اصل داراي ۵ كلمه بوده ( آب دادن فيل با فنجان ) ولي معمولا با همان دو كلمه به اصل مثل اشاره ميكند "
},
{
"instruction": "این ضربالمثل از کیست",
"input": "ادب از که آموختی، از بی ادبان",
"output": "مصلح الدین سعدی شیرازی شاعر قرن هفتم هجری قمری "
},
{
"instruction": "این ضرب المثل در کدام کتاب برای اولین بار ذکر شده است و آن را توضیح بده",
"input": "كمال همنشين در من اثر كرد\nوگرنه من همان خاكم كه هستم",
"output": "این ضرب المثل اولین بار در کتاب گلستان اثر سعدی شیرازی به کار رفته است و اشاره دارد به تاثیر همنشین و دوست خوب بر اخلاق و رفتار انسان"
},
{
"instruction": " یک ضربالمثل از این شاعر بگو و توضیح بده",
"input": "فردوسی",
"output": "ضرب المثل «دهنش بوی شیر میده» برای اولین بار در کتاب شاهنامه فردوسی مطرح شد و در داستان های مختلف از جمله داستان سهراب، اسکندر، زوطهماسب و و سیاوش و کاووس به کار رفته است."
},
{
"instruction": "یک ضرب االمثل جدید و معاصر بگو",
"input": "",
"output": "ضرب المثل «همه رو برق میگیره، ما رو چراغ موشی» از آنجا که از اصطلاح «برق» استفاده کرده است، ب نظر میرسد که ضرب المثلی معاصر باشد."
},
{
"instruction": "آیا این ضرب المثل قدیمی است یا جدید و آن را توضیح بده",
"input": "ژیان ماشین نمیشه، با جناق فامیل",
"output": "این ضربالمثل، اصطلاحی جدید است از آنجا که از کلمه «ژیان» که نوعی ماشین تولید شده در سده اخیر است، در آن استفاده شده است."
},
{
"instruction": "ضرب المثلی مرتبط با این شهر یا کشور بگو و توضیح بده",
"input": "کرمان",
"output": "ضرب المثل «زیره به کرمان بردن» که مرتبط با فرهنگ و سوغات کرمان است، میخواهد این منظور را برساند که کسی چیزی را که در مکانی یا شهری بسیار زیاد است، به عنوان هدیه یا سوغاتی میبرد. با این حساب هدیه یا وسیلهی او خیلی ارزشمند و کاربردی نمیباشد. این ضرب المثل اشاره به بی اهمیت بودن کاری است که یک شخص میخواهد در شرایط خاصی انجام دهد."
},
{
"instruction": "آیا این ضربالمثل کاربرد رسمی دارد یا عامیانه است",
"input": "هر جا آشه کچله فراشه",
"output": " این ضربالثل، عامیانه است و اشاره دارد به اینکه اگر غذای مجانی باشد، فرد پیدایش می شود و به دنبال غذا میآید"
},
{
"instruction": " یک ضربالمثل که کاربرد رسمی و سیاسی داشته باشد را بنویس و آن را توضیح بده",
"input": " نوع:رسمی و سیاسی",
"output": "ضربالمثل «سیاست ما عین دیانت ماست» برای اولین بار توسط آیت الله مدرس به کار گرفته شد که به نوعی ضرب المثلی رسمی و در حوزه سیاسی محسوب میشود"
},
{
"instruction": "یک حکمت و اصطلاح پندآموز بگو و توضیح بده",
"input": "",
"output": "ضربالمثل «تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز» به این اشاره دارد که نیکی کردن به دیگران، بی چشمداشت و توقع از آنان است، چرا که بازگشت این نیکی و احسان در نهایت به خود فرد است.\n یعنی نیكی هایی که در وقت آسایش انجام می دهیم، از جانب خداوند در وقت سختی دستگیرِ ما خواهند شد.\n در واقع هر که نیکی کند، خدا هم به او نیکی خواهد کرد."
},
{
"instruction": " یک ضرب المثل تولید کن که وجود نداشته باشد و بگو چه معنایی دارد",
"input": "",
"output": "ضربالمثل «سوهان قم نیست سوهان روح است»، ضرب المثلی تولید شده توسط هوش مصنوعی است که به کسی گفته میشود که برخلاف ظاهر آرام، باطنی آزاردهنده دارد. "
},
{
"instruction": "ضرب المثلی را بگو که فقط در این شهر خاص به کار رود",
"input": "شهر:قم",
"output": " اصطلاح «مثل منارا میدون میمونه» به کسی اشاره می کند که قدی بلند داشته باشد."
},
{
"instruction": "یه ضرب المثل عامیانه و به اصطلاح کوچه بازای بنویس",
"input": "",
"output": "در دیزی بازه حیای گربه کجایه"
},
{
"instruction": "یه ضرب المثل در رابطه با این حوزه علمی بگو",
"input": "حوزه: اقتصادی",
"output": "ضرب المثل «حساب حساب کاکا برادر» به معنای این است که حساب و کتاب به جای خود، دوستی و برادری هم به جای خود. در حساب و کتاب حتی با برادر خود هم سخت گیر باشید."
},
{
"instruction": "ضرب المثلی را بگو که نشاندهنده المان ها و ابعاد و عناصر مختص به این ارزش ها است",
"input": "ارزش های دینی",
"output": "ضربالمثل «روغن ریخته نذر امامزاده شده» از آنجا که از عبارات «نذر» و «امامزاده» استفاده کرده است، بازتاب دهنده فرهنگ و ارزش دینی است. مفهوم این ضرب المثل این است که فردی خسیس و بخیل به منظور هدیه دادن، چیزی را انتخاب میکند که بی ارزش و بدرد نخور است. در واقع او با این کار خود چیزی را که به آن علاقهای ندارد را به مردم بخشش میکند و از این طریق قصد دارد بخشش خود را به مردم نشان دهد."
},
{
"instruction": "این ضرب المثل بازتاب دهنده کدام صفات است؟",
"input": "آب از دستش نمیچکه",
"output": "این ضربالمثل به کسی گفته میشود که بسیار خسیس است و حتی آب هم از دست او نمیچکد و به دیگران نمیرسد. "
},
{
"instruction": "این صفات، توصیف کننده کدام یک ضرب المثل ها میتواند باشد",
"input": "سازگاری و هم سطح بودن افراد",
"output": "ضربالمثل «کبوتر با کبوتر، باز با باز» به لزوم همسطح بودن افراد برای سازگاری با یکدیگر اشاره دارد."
},
{
"instruction": "یه اصطلاح یا ضرب المثل ورزشی بگو و آن را توضیح بده",
"input": "",
"output": "اصطلاح «در حد لالیگا» یک اصطلاح ورزشی و برای موضوعی استفاده میشود که سطح بالایی دارد و از اهمیت ویژه ای برخوردار است."
},
{
"instruction": "یک ضرب المثل بگو که گفتنش به افراد تا حدی توهینآمیز است",
"input": "",
"output": "ضربالمثل «خر خاک میخورد، کوریش را خودش میکشد» از آنجا که از اسامی حیوانات استفاده کرده است، در صورتی که مخاطیش فردی خاص باشد، میتواند توهین آمیز باشد."
},
{
"instruction": "در کشور های مختلف، از چه ضربالمثلی برای تبیین این موضوع استفاده میشود",
"input": "موضوع: فواید سوال پرسیدن",
"output": "در زبان فارسی داریم:سوال پرسیدن عیب نیست، ندانستن عیب است. در دبان آلمانی داریم:بهتر است دوباره سوال کنی تا اینکه یک بار راه را اشتباه بروی"
},
{
"instruction": "این ضربالمثل چگونه شکل گرفته است",
"input": "گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده",
"output": "روزی از روزها قصاب محل، گوشت تازه ای را در مغازه آویزان کرده بود. یک لحظه قصاب برای انجام کاری به مغازه ی کناری اش رفت. گربه ی محل هم که از دور تماشا می کرد و دهانش آب افتاده بود، آرام و هوشمندانه خود را به مغازه رساند ولی دستش به قلابی که گوشت از آن آویزان بود نرسید.\nتخته ای را که قصاب روی آن گوشت را ساطوری می کرد زیر پایش گذاشت ولی تخته چرب بود و گربه به زمین افتاد. چند بار که این کار را امتحان کرد موفق نشد و بالاخره با دیدن قصاب پا به فرار گذاشت.\nگربه چون موفق نشده بود، برای این که آبرویش نرود و ضایع نشود، دستش را جلوی بینی اش گرفت و گفت : ” پیف پیف این گوشت بو می دهد ! ” از آنوقت به بعد هرگاه کسی که از انجام کاری ناتوان است و از آن بدگویی می کند این ضرب المثل را برایش را بکار می برند."
},
{
"instruction": "این ضربالمثل را توضیح بده و مثالی از کاربرد آن بزن",
"input": "با پنبه سر میبره",
"output": "پنبه چون نرم است و سر و صدایی ندارد، وقتی می گویند با پنبه سر بریده یعنی: بدون اینکه کسی متوجه شود به او آسیب رسانده است. یعنی از در دوستی وارد شدن و در عین حال زیان رساندن. کسی که با پنبه سر می برد، یعنی طوری با ظرافت به دیگران آسیب می رساند که کسی متوجه نمی شود. معمولا این ضرب المثل را برای کسانی به کار می برند که سعی دارند وجهه ی خود را در نزد دیگران خوب جلوه دهند. از این رو وقتی می خواهند کسی را با زبان یا عملشان تنبیه کنند، طوری رفتار می کنند که فقط خود شخص تنبیه شونده متوجه آن شود. مثلا طوری با کلمات بازی کرده و فرد را تهدید می کنند که خود شخص متوجه شده و حساب کار دستش می آید. به چنین کاری می گویند با پنبه سر بریدن. مثلا میگوییم حواست به اون حرف های اون شخص باشه، چون با پنبه سر میبره.!"
},
{
"instruction": "آیا این ضربالمثل توهینآمیز است",
"input": "شتر دیدی ندیدی",
"output": "خیر"
},
{
"instruction": "یک ضرب المثلی را بگو در زمان و فصلی خاص، کاربرد بهتر و قابل فهم تری دارد",
"input": "",
"output": "ضرب المثل «زمستان رفت و روسیاهی به زغال ماند» به معنای این است که کسی در حق کسی بدی کرده است و امید او را با حرفایش ناامید کرده است. یعنی بالاخره هرمسئلهای که سخت بوده حل شده ولی رو سیاهیاش برای آن شخص که خودش را بد کرده است مانده است. این ضربالمثل از آنجا که به زمستان و سرمای آن و استفاده از ذغال برای گرما اشاره دارد، در فصل زمستان فهم بهتری میتوان از آن داشت.."
},
{
"instruction": "یک ضرب المثلی را بگو که دارای این مضمون هاست",
"input": "موسیقی و ساز",
"output": "ضربالمثل« آواز دهل از دور خوش است» مرتبط با مضامین موسیقیایی است. آواز دهل همان داشته های پوچ دیگران است که ما تنها فریب تعریف و تمجیدهای اطرافیان از آن را می خوریم ولی نزدیکتر که می شویم، چیز با ارزشی را نمی بینیم بلکه مانند دهل، طبلی تو خالی است که فقط سر و صدا راه انداخته است! این ضربالمثل به این معنی است که تا از نزدیک، چیزی را خودت ندیدی و تجربه نکردی، به خوب بودن آن اعتماد نکن."
},
{
"instruction": "یک ضرب المثل بنویس که با این حرف شروع شده باشد",
"input": " حرف: ج ",
"output": "جوجه رو آخر پاییز میشمارند"
},
{
"instruction": "شکل های مختلف به کار گیری این ضربالمثل را بگو",
"input": " آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب",
"output":"آب که از سر گذشت، چه یک ذرع چه صد ذرع/چه یک نی چه صد نی/چه یکوجب چه صد وجب. "
},
{
"instruction": "یک ضرب المثل آمیخته با خرافات بگو",
"input": "",
"output":"ضرب المثل «بزنم به تخته» یعنی چشمان بدشگون از ما دور باد.این ضرب المثل یک ضرب المثل خرافه ای است! درواقع چنین چیزی عقلی به نظر نمی آید که انسان با زدن به تخته بتواند نیروهای منفی و چشم زخم را از خود دور کند. درست است چشم زخم وجود دارد اما راه دوری از آن، این روش خرافی نیست."
},
{
"instruction": "یک ضرب المثل بگو که تداعی گر داستانی خاص برای انسان است",
"input": "",
"output":"ضرب المثل «گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده» برای کسی به کار می رود که بدون آنکه گناهی مرتکب شده باشد، بازخواست می شود. معمولا این ضرب المثل را در جایی به کار می برند که تهمت ناروایی به شخص وارد شود درحالیکه او بی گناه است. ریشه این ضرب المثل به داستان حضرت یوسف علیه السلام بر می گردد. هنگامی که برادرانش از روی حسادت، او را با خود به صحرا برده و در چاهی افکندند اما هنگام برگشتن از صحرا، اشک تمساح ریختند و پیراهن خونین و پاره پاره یوسف را به پدرشان حضرت یعقوب نشان دادند و با اشک و ناله های تصنعی گفتند: برادرمان را گرگ خورد! در حالیکه هیچ گرگی یوسف را ندریده بود! از این رو وقتی می خواهند بگویند که کسی مورد تهمت واقع شده، او را به گرگ داستان یوسف تشبیه می کنند که همه تقصیرها را به گردن او انداختند درحالیکه گرگ بیچاره یوسف را نخورده بود و گناهکاران حقیقی همان برادران یوسف بودند. "
},
{
"instruction": "یه مثلی بگو که ممکن است در احوال پرسی استفاده شود",
"input": "",
"output":"مثل «توی آسمونا دنبالت میگشتم، روی زمین پیدات کردم» اشاره به این دارد که فردی کم پیدا شده و کمتر حضور دارد. این ضرب المثل زمانی به کار میرود که فردی را بعد از مدت ها میبینیم."
},
{
"instruction": "این ضربالمثل، با چه ضرب المثلی قرابت معنایی دارد",
"input": "آش نخورده و دهن سوخته",
"output":"این ضرب المثل در مورد افراد بی گناهی که به اشتباه، گناهکار محسوب می شوند به کار می رود که از این منظر با ضرب المثل«گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده» قرابت معنایی دارد"
},
{
"instruction": "این ضربالمثل، در ترویج کدام فرهنگ و سنت به کار میرود",
"input": "گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی",
"output":"این ضرب المثل در تشویق و ترویج صبر کردن به کار رفته است."
},
{
"instruction": "این بیت شعر، با چه ضرب المثلی ارتباط معنایی دارد",
"input": "به دانش گرای و بدو شو بلند\nچو خواهی که از بد نیابی گزند",
"output":"این بیت شعر به دانش و علم اشاره دارد که از این منظر با ضرب المثل «هرچه دانی تو، به ز نادانی است.» قرابت معنایی دارد"
},
{
"instruction": "کدام ضرب المثل تلمیحی به یک داستان تاریخی و اسطوره ای دارد",
"input": "",
"output":"ضرب المثل «نوش دارو بعد از مرگ سهراب» اشاره و تلمیحی به داستان رستم و سهراب دارد."
}
]